مدیریت استعداد و ظهور کارکنان کلیدی (A Players)

امروزه تجزیه و تحلیل کلان‌داده‌ها به عنوان یکی از ابزارهای نوظهور در حوزه مدیریت استعداد، جایگاه مهمی یافته است. این رویکرد که به «تحلیل استعدادها» شهرت دارد، می‌تواند شناسایی و پرورش کارکنان کلیدی را تسهیل کند. شواهد موجود، به‌ویژه در صنعت هوافضای فرانسه، نشان می‌دهد که بهره‌برداری از تحلیل استعداد ضمن تسهیل مدیریت تغییر در سازمان‌های پروژه‌محور، زمینه ظهور کارکنانی توانمند را فراهم می‌سازد؛ افرادی که قادرند حوزه‌های تخصصی و پیچیده را با موفقیت مدیریت نمایند.

برای توسعه مدیریت استعداد، حضور کارشناسان ارشد منابع انسانی با دیدگاه‌های نوین ضروری است؛ این افراد می‌توانند از الگوهای اقتصاد جمعیت‌شناسی برای پاسخگویی به نیازهای نیروی کار متنوع استفاده کنند. تعریف «استعداد» بسته به ماهیت سازمان، استراتژی، و محیط رقابتی متفاوت است. مطابق دیدگاه اسمارت (2005)، «بازیکنان A» ۱۰ درصد برتر نیروی کار در هر سطح مزدی هستند که عملکردی ممتاز دارند. رویکردی که برخی شرکت‌ها اتخاذ کرده‌اند، بر طبقه‌بندی مشاغل و نه افراد بر اساس الگوی ABC متمرکز است؛ در این چارچوب، نقش‌های حیاتی با «بازیکنان A» پر می‌شوند و کارکنان با عملکرد ضعیف © از سازمان حذف می‌گردند. این رویکرد بر بخش‌بندی نیروی کار و سرمایه‌گذاری بر سرمایه انسانی کمیاب و ارزشمند استوار است.

تئوری مدیریت استعداد فراگیر (ITD)

در دو دهه اخیر، مدیریت و توسعه استعداد به‌عنوان ابزاری راهبردی مورد توجه قرار گرفته و سازمان‌ها بر ایجاد خط لوله داخلی رهبران آینده متمرکز شده‌اند. با این حال، بسیاری از شرکت‌ها در برنامه‌های جانشین‌پروری، تمرکز خود را به کارکنان «A» محدود نموده و گروه‌های دیگر مانند B یا C را نادیده می‌گیرند. مدیریت استعداد فراگیر (Inclusive Talent Development) رویکردی است که تلاش می‌کند مهارت‌ها و شایستگی‌ها را برای همه کارکنان ارتقا دهد، فارغ از سطح عملکرد، تا مجموعه‌ای وسیع‌تر از استعداد داخلی ایجاد شود. این رویکرد ضمن کاهش هزینه‌های جذب نیروی خارجی، ریسک‌های مرتبط با وفاداری کم یا ناسازگاری فرهنگی را نیز کاهش می‌دهد و منابع انسانی را به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می‌کند.

واکنش کارکنان غیرکلیدی به برنامه‌های A Players

اجرای برنامه‌های «پتانسیل بالا» با هدف شناسایی و حفظ کارکنان A، ممکن است اثرات مختلفی بر سایر کارکنان داشته باشد. گروه B گاهی این برنامه‌ها را انگیزه‌ای برای تلاش بیشتر می‌بینند تا به جمع A Players بپیوندند، اما در مواردی نیز احساس تبعیض و کاهش تعهد سازمانی ایجاد می‌شود. واکنش‌ها به عوامل انگیزشی فردی مانند میل به پیشرفت یا قدرت بستگی دارد و تحت تأثیر ویژگی‌های طراحی برنامه‌های منابع انسانی قرار می‌گیرد.

پرداخت مبتنی بر عملکرد و اهمیت کارکنان A

سیستم پرداخت برای عملکرد اکنون به‌عنوان یک اصل اساسی در سازمان‌های با عملکرد بالا شناخته می‌شود. در گذشته، پرداخت‌ها بیشتر بر پایه سابقه کار یا رعایت استانداردها تعیین می‌شد، اما امروز عملکرد ممتاز باید پاداش متناسب دریافت کند. در این چارچوب، کارکنان A با حقوق و مزایای رقابتی جذب و حفظ می‌شوند، زیرا ارزش واقعی آنها در بازار کار بالاست و عملکرد آنها می‌تواند منبع مزیت رقابتی شرکت باشد.

چالش‌های کلیدی مدیریت استعداد

مدیریت استعداد شامل مجموعه فعالیت‌هایی از جذب و شناسایی تا توسعه، نگهداشت و بهره‌برداری از نیروهای ارزشمند برای موفقیت پایدار سازمان است. تحقیقات نشان می‌دهد که علاقه دانشگاهی به این حوزه از سال ۲۰۱۰ رشد چشم‌گیر یافته و تمرکز بر مطالعات تجربی بیشتر شده است. با این حال، چالش‌هایی همچون عدم توازن توجه بین گروه‌های مختلف کارکنان، وابستگی بیش از حد به جذب نیروی خارجی، و مقاومت در برابر تغییر در فرایندهای منابع انسانی، همچنان پابرجاست. مدیریت موفق استعداد نیازمند ترکیب رویکردهای انحصاری و فراگیر برای بهره‌برداری همزمان از توانایی‌های برتر و پتانسیل‌های کمتر دیده‌شده است.

از دید شرکت مشاوره کسب‌وکار آتیه فراز، کارکنان A Players ستون فقرات عملکرد سازمان به شمار می‌آیند؛ زیرا ترکیبی از توان تخصصی، بینش راهبردی و تعهد رفتاری را در بالاترین سطح به نمایش می‌گذارند. این افراد سرمایه‌های کلیدی سازمان هستند که می‌توانند مسیر تحول، نوآوری و رشد پایدار را رقم بزنند. بنابراین راهبردهای مدیریت استعداد باید بر حفظ، توسعه و انگیزش آنان متمرکز باشد، در عین حال که نظام یادگیری و پشتیبانی از سایر نیروها (گروه‌های B و C) نیز طراحی شود تا سازمان به تعادل مؤثر میان استعدادهای ممتاز و ظرفیت‌های پنهان برسد.

Huselid, M. A., Beatty, R. W., & Becker, B. E. (2005). A players’ or ‘A positions’. Harvard business review, 83(12), 110-117.