مدیریت رفتار سازمانی کارکنان بدقلق
رفتار کاری یکی از جنبه های مهم رفتار انسان است. این ارتباط یک فرد با بقیه اعضای محل کار است. رفتار سازمانی به افراد کمک میکند علیرغم تفاوتهای فرهنگی و فکری، در کنار یکدیگر کار کنند، باهم تعامل داشته باشند و تجربه همکاری قدرتمندی خلق کنند(پاترا و علی ، 2022). رفتار سازمانی تعامل انسانها را مورد بررسی قرار میدهد؛ بنابراین بسیار پیچیده است تا جایی که در برخی مواقع تحلیل رفتار اعضای سازمان غیر ممکن میشود. انسانها با توجه به افکار و فرهنگی که دارند، رفتارهای متفاوتی در مکانهای مختلف از خود نشان میدهند
مقابله با کارمندان دشوار یک چالش بزرگ است . مدیریت یک سازمان دغدغههای زیادی دارد که از آن جمله میتوان به مدیریت و بهبود رفتارهای نابهنجار و منفی کارکنان در سازمان اشاره کرد (بنت و همکاران، 2003). گاهی اوقات، کسی حاضر نیست یک سانتی متر از موضع یا عقیده خود فاصله بگیرد که می تواند فضای کاری بدی ایجاد کند(مونتانا ، 2019). با جهانی شدن به کارگیری کارکنان از کشورهای مختلف با توجه به تفاوت های فرهنگی و… این امر باعث بروز انواع تنش های روانی و خانوادگی و جسمی می شود و این تنش ها با فرد به سازمان راه پیدا می کنند که این امر بیش از پیش بر بروز رفتارهای بدقلقی کارکنان در سراسر دنیا مؤثر بوده است . رفتارهای بدقلق کارکنان یکی از زیرشاخههای رفتارهای منفی سازمانی است که در طی چند دهه اخیر مطرح شده است و در ادبیات مدیریت وارد شده است که نیازمند واکاوی دقیق میباشد. اقدامات منفعلانه مانند کار نکردن یا بیکفایتی که یک محیط سالم در سازمان را با خطر مواجه کرده و به سازمان آسیب جدی وارد میکنند کارکنان بدقلق یک نیروی آشفته در محیط کار هستند که با رفتار و گفتار خود که به صورت منفی است تاثیرات ناسازگار و منفی بر کل سازمان و محیط بیرون آن خواهند داشت(پائونونون و همکاران، 2001). کارکنان بدقلق یک نیروی آشفته در محل کار هستند که با رفتارها و آداب خود بر جو سازمان و خارج سازمان، نیز تأثیرات ناسازگار و منفی داشته و در محیط کار بر سلامت روان شناختی کارکنان هم اثرات منفی برجای خواهند گذاشت و با رفتارهای انحرافی خود در محیط کار سلامت سازمان را با خطر مواجه کرده و به سازمان آسیب جدی وارد می کنند. ین گونه کارکنان بر سطح سودآوری نیز تأثیر بسزایی خواهند داشت وحتى در برخی موارد حاد و شدیدتر به خودکشی و یا ارتکاب قتل نیز منجر می شوند. حتی در نبود آگاهی و رفتار اخلاقی در سازمانها این امر بر نوآوری و خلاقیت سازمان نیز تأثیر منفی دارد(مای ، ۲۰۱۹) و علاوه بر آن در محیط سازمان نیز تاثیر منفی بر سلامت روانشناختی سایر کارکنان دارند(کورتینا ، 2001) که رفتارهای انحرافی و منفی از خود نشان میدهند.
عوامل زیادی میتواند بر بدقلقی کارکنان تاثیرگذار باشد که از جمله عوامل موثر میتوان به میل به بروز خشونت، رفتارهای نابهنجار در محیط کار، توهین، آزار و اذیت و جهانیشدن، تفاوتهای فرهنگی، تنشهای روانی در محیط خانه و سازمان (بلازی ، 2020) اشاره کرد. برای مدیریت این رفتارها، نیاز است که استراتژیهای مشخصی از قبیل شفافسازی ارتباطات، تقویت روحیه تیمی، و ایجاد محیطی که در آن صداقت و اعتماد حاکم باشد، به کار گرفته شود. همچنین، آموزش مهارتهای اجتماعی و روانشناختی برای کارکنان میتواند به کاهش تأثیرات منفی این افراد کمک کند.
از آنجا که امروزه به دلیل مشکلات زیاد از جمله اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کارکنان دارای درگیریهای ذهنی زیادی هستند در محیط کار مشکلات رفتاری زیادی از خود بروز میدهند و بررسی و مطالعه این رفتارها میتواند در جهت بهبود کار سازمانی قدم بردارد. طراحی مدل مدیریت منابع انسانی با توجه به مشکلات و چالشها که در این تحقیق بدقلقی کارکنان است میتواند یک الگوی جهت برنامهریزی بلندمدت سازمانها باشد. نتايج اين پژوهش میتواند الگويي به دست دهد كه براساس آن بازنگري و مدیریت رفتار سازمانی کارکنان بدقلق به ويژه در دانشگاه میسان را امكانپذير نمايد. با توجه به مطالب عنوان شده، مسئله اصلی این پژوهش؛ ارائه و تبیین مدلی برای مدیریت رفتار سازمانی کارکنان بدقلق در دانشگاه میسان چگونه است؟
مطالعه رفتار فرد در سازمان به دلایل مختلف، از جمله جهانی شدن و صنعتی شدن و پیشرفت فناوری، ضروری است (اپل باوم و همکاران ، 2005) رفتار انحرافی سازمانی یکی از حوزه های پژوهشی مهم و تأثیرگذار بر رفتار کارکنان در محل کار است که سلامت سازمان را به خطر می اندازد رفتار انحرافی سازمانی حوزه تحقیقاتی جدیدی نیست( جاوید و همکاران، 2014)، بلكه منابع به وجود آورنده این رفتارها با گذشت زمان و تغییر شرایط، ابعاد جدیدی را ارائه می دهند و محققان مختلف رفتار انحرافی سازمانی را تعریف کرده و در جهت روشن سازی نتایج این رفتارها گام برداشته اند. در هر شرکت و سازمانی نیروهایی وجود دارند که رفتار و اخلاقشان با بقیه متفاوت است و حضور آنها موجب بر هم خوردن هماهنگی در محیط کار میشود. کارکنان بد قلق کارکنانی هستند که با نگرشها و رفتارهای نامناسب و گاهاً منفی در سازمان و محیط کار، تأثیرات نامطلوبی بر عملکرد و روحیه سایر کارکنان میگذارند. رفتار و کنشی که ممکن است در یک موقعیت بخصوص قابل پذیرش باشد، ممکن است در جاهای دیگر غیر قابل پذیرش باشد رفتارهای انحرافی نوعی رفتار از روی اراده هستند که هنجارهای سازمانی را زیر پا مینهد و چنین اقداماتی سبب تقلیل بهرهوری اشخاص و سازمان میگردد. طی مطالعاتی آگراوال و پاندی (2021)، نمونههایی از علل گوناگونی که اشخاص در شرکتها و سازمان ها جزو کارکنان بدقلق گروهبندی می گردند شامل عجز و ناتوانی در ارائهی به موقع خدمات؛ ناامیدی و یأس نسبت به بهبود وضعیت؛ بیتوجهی به شخص بدقلق؛ فشار روانی ناشی از فعالیت شغلی و تقویت و پاداش به برخی اعمال اشتباه
با لحاظ به اینکه کنش بدقلق و ناسازگار، از آثار منفی زیاد و عمیقی برای سازمانها و کارکنان برخوردار است و قادر است هزینههای هنگفتی تحمیل نماید و برای سازمان و کارکنان بسیار زیانبار باشد(بورلیتا و رودوسکا ، 2021) مثل تکبر و پر مدعا بودن کارکنان بدقلق(آگراوال و پاندی ، 2021)؛ منفعل و طفره رونده که تقریباً غیر ممکن است که درک نمود حقیقتاً چه طور فردی هستند یا مجموعه مهارتهای واقعیشان چیست(امام و کیم ،2022)؛ ناراضی و ساز مخالف کوک کردن همیشه همچون کودکی رفتار مینمایند که اجازه و رخصت هیچ کاری ندارد(بورلیتا و رودوسکا، 2021)؛ حسود و انتقامجو که برای خاموش نمودن این حس منفی مرتکب کنشهای ناپسند میگردند (آلاگا ، 2021)؛ مستبد و پرخاشگر، این اشخاص از کنش و رفتار بیپروا و رفتار به شکلی که سایرین آن را ناخوشایند، ناراحتکننده یا حتی زشت میپندارند، لذت میبرند.. هنگامی که رفتار بدقلق در شرکت و سازمانی به چشم میخورد و با آن به شکل منطقی و صحیح برخورد نگردد، سایرین هم به این امر تشویق میگردند. در چنین مواردی، رفتار بدقلق به مثابهی یک بیماری مسری به دیگران نیز انتقال پیدا میکند (امیری، 1394). بر اساس بررسیهای صورت گرفته مؤلفههایی از قبیل سلامت سازمانی(براتی مارنانی و همکاران، 1390)، اخلاق حرفهای(زینالی صومعه و پورعزت،1390)، فشار شغلی(حسینی و حضرتی، 1392) و «رقابت درون سازمانی» بر کارکنان بدقلق اثرگذار هستند. نکتهی حائز اهمیت در مواجهه و برخورد با اشخاص بدقلق این است که میبایست بتوان احساسات خود را تحت کنترل گرفت. هر نوع برخورد احساسی و غلط با این شرایط قادر است فضای خصمانهای را در گروه یا شرکت خلق نماید و شرایط را بدتر از قبل سازد. در عصر مدرن، توجه به روشنگری و مدیریت رفتارهای افراد بدقلق در محیط کار رو به فزونی است . فهم مصادیق رفتاری کارکنان بدقلق به افراد کمک می کند تا با اتخاذ راهبرد تعاملی و اراتباطات مناسب، تجربه آزاردهنده کارکردن با چنین افرادی را به تجربه ای اثربخش تبدیل کنند. همچنین آگاهی از تقویت کننده ها یا عوامل موثر بر بدقلقی کارکنان، به رهبران و مدیران سازمان این امکان را می دهند تا با مدیریت این زمینه ها، نسبت به مدیریت کارکنان بدقلق سازمانی اقدام کنند.
از دید شرکت مشاوره کسبوکار آتیه فراز، پدیدهی بدقلقی سازمانی یکی از نشانههای ضعف در نظامهای هوشمند مدیریت رفتار و فرهنگ کاری است؛ رفتاری که ریشه در اختلال تعاملی میان فرد، ساختار و ارزشهای سازمان دارد و اگر به صورت علمی و نظاممند مدیریت نشود، میتواند به شکل یک «ویروس سازمانی» گسترش یابد و سرمایه روانی کل مجموعه را تخریب کند.
تحلیل آتیه فراز بر چهار محور استوار است:
منشأ بدقلقی سازمانی: رفتارهای دشوار کارکنان تنها محصول ویژگیهای شخصیتی نیستند، بلکه حاصل ترکیب سه عاملاند؛ فشار روانی–اقتصادی، ضعف شفافیت ارتباطی و نبود نظام صحیح پاداش و اصلاح. این رفتارها زمانی مزمن میشوند که کارکنان احساس بیعدالتی یا بیقدرتی در برابر ساختار داشته باشند.
الگوی آسیبشناسی سازمانی: کارکنان بدقلق عموماً در سه لایه عمل میکنند:
لایه فردی (کاهش خودآگاهی و تحمل فشار)،
لایه رابطهای (درگیری با همکاران و مدیران)،
لایه سیستمی (تخریب فرهنگ اعتماد و همکاری).
عدم تشخیص بهموقع این سطوح، سبب میشود نارضایتی به شکل رفتاری منتشر شود و تبدیل به هنجار منفی گردد.
راهبرد آتیه فراز برای مدیریت بدقلقی:
طراحی سیستم رفتار سازمانی هوشمند که رفتارها را پایش، تفسیر و مداخله کند؛
بازنگری در مدل رهبری برای تبدیل واکنش احساسی مدیران به مدیریت مبتنی بر داده؛
آموزش تعاملات میانفرهنگی و روانشناسی کار برای پیشگیری از تنش؛
تقویت فرهنگ گفتوگو و شفافیت، و تعریف مرزهای عاطفی روشن در روابط کاری.
دورنمای راهبردی: در نگاه آتیه فراز، سازمانی که بتواند رفتار کارکنان بدقلق را از تهدید به فرصت تبدیل کند، در حقیقت به مرحلهی «بلوغ فرهنگی» رسیده است؛ جایی که مدیران به جای حذف افراد چالشزا، از آنان به عنوان آینه نظام رفتاری استفاده میکنند تا نقاط کور تعامل و انگیزش را آشکار سازند.
در نتیجه، تحلیل آتیه فراز رفتار کارکنان بدقلق را نه یک مشکل فردی، بلکه شاخص هشدار سلامت سازمانی میداند؛ نشانهای که در صورت درک هوشمندانه و مداخله علمی، میتواند به اصلاح معماری فرهنگی و ارتقای سرمایه انسانی منجر شود.